احساس موسیقی

به موسیقی ها نمره می دهم.

تا صد.

هر چه قدر از زمین بلند تر بکند آدم را، نمره اش بیشتر است.

صد برای نواهای بهشتی ست. فعلاً اینجا صد نداریم.

ولی نزدیک به صد، چرا.

دوستم می گفت موسیقی خوب را باید با مرکز سر شنید دقیقاً وسط مغز، نه مثل صدایی که از بیرونِ سر، می شنوی!

معنا، به آدم الهام، می شود، از عالم دیگر. بهشتی دارد و غیر بهشتی. مثل الهام شعر به شاعر. مثل الهام موسیقی.

مثل الهام طراوت به درخت. مثل سبزی برگ، سرخی گل، زلالی آب، آبی آسمان. مثل شیرینی احساس...

اعتماد

از اینکه به من دروغ گفتی، ناراحت نیستم.
از این ناراحتم که دیگر نمی توانم به تو اعتماد کنم.

دزد

از امیرکبیر پرسیدند: در مدت زمان محدودی که داشتی، چطور این مملکت رو از هرچی دزده پاک کردی؟

گفت: من خود دزدی نمی کردم و نمی گذاشتم معاونم هم دزدی کند. او هم از این که من نمی گذاشتم دزدی کند، نمی گذاشت معاونش دزدی کند و ...

تا آخر همین طور...

اگر من دزدی می کردم تا آخر دزدی می کردند و کشور می شد دزدخانه؛  همه هم دنبال دزد می گشتیم و چون همه ی ما دزد بودیم هیچ دزدی را هم محکوم نمی کردیم!

نماز ملائک

هنوز هم در غیاب تو، نماز ملائک قضا می شود...

نشانی

می دانم!

حالا سال هاست که دیگر هیچ نامه ای به مقصد نمی رسد...

هوای او

چقدر سخت است حال عاشقی که نمی داند محبوبش نیز هوای او را دارد یا نه...

یک حزن غریب

یک حزن غریبی بر عمق دل آدمی جا خوش کرده که انگار کنم نسل به نسل از آدم ابوالبشر به ارث رسیده...